هفته‌نامه هم‌قلم ۲۰ دی ۱۳۹۵ - 8 سال پیش زمان تقریبی مطالعه: 1 دقیقه
کپی شد!
0

سفرنامه حج(شماره بیست و یکم)

چه مصيبتي افزون‌تر از آن که حاکميت الله را بر مردم به مسلخ ببرند و حکميت را با جهالت درآميزند؟ چه مصيبتي افزون‌تر از آن که کوته‌نظري در گرداب مکر حيله‌گري فتاده و حق حاکميت خدا را بر مردم به ناحق بسپارد؟

زیرا «الصبر مفتاح الفرج»

چه قدری برای صبر افزون‌تر از آن که در قرآن کریم ده‌ها بار به آن اشاره شده است
صبری که هم رتبه جهاد است
مقدمه جهاد
مؤخره جهاد
مبتدای قیام
و خبر قیام
صبر بر مصیبت
نه بر معصیت
صبر برای مصلحت
و صلح برای صلاح
مصلحت برای بقای دین
دوام مرزهای مسلمین
و صبر بر مصیبت
برای نشر اخبار قیام و حماسه
برای اعتلای جهاد در فراسوی همه مرزها، قیدها و بندها
و آیا گمان کرده‌اید که وارد بهشت می‌شوید؟ در حالی که هنوز معین نکرده است خدای
جهادگران شما را
و صبرکنندگان شما را

«ام حسبتم اَن تدخلوا الجنه ولما یعلم الله الذین جاهدوا منکم و یعلم الصابرین»

و این است که خدای تعالی دوست می‌دارد صبرکنندگان را و با صابرین است
«ان الله مع الصابرین»
چه مصیبتی افزون‌تر از آن که حاکمیت الله را بر مردم به مسلخ ببرند و حکمیت را با جهالت درآمیزند؟
چه مصیبتی افزون‌تر از آن که کوته‌نظری در گرداب مکر حیله‌گری فتاده و حق حاکمیت خدا را بر مردم به ناحق بسپارد؟
چه مصیبتی افزون‌تر از آن که یار را در دیار دور به زهر کید و کین از پای درآورده و حاکم را بی «مالک» بگذارند؟
چه مصیبتی افزون‌تر از آن که امتی حدیث شهادت عمار به دست شقی‌ترین مردم را از زبان رسول(ص) شنیده و در صف اشقیا شمشیر بزنند یا زبان برنده‌تر از شمشیرشان را به کار گیرند؟
چه مصیبتی افزون‌تر از آن که تماری را به جرم عشق ولایت به دار ظلم بیاویزند و زبان از حلقش بیرون کشند؟
چه مصیبتی افزون‌تر از آن که در مقابل عترت، قرآن‌ها را بر سر نیزه برند و خدعه را جلای قرآنی بخشند؟
چه مصیبتی افزون‌تر از آن که طلحه الخیر به شری برای حاکمیت حق مبدل گردد و زبیر که سیف الاسلام است در مقابل تمام اسلام بایستد؟
چه مصیبتی افزون‌تر از آن که جمل سرخ‌ موی را به تقابل با ذوالفقار آورده و ام المؤمنین را به مصاف همسر و فرزندان ام ابیها بیاورند؟
چه مصیبتی افزون‌تر از آن که مولود کعبه را در محراب عبادت ضربت زنند و آن‌گاه بپرسند که مگر علی نماز هم می‌خواند؟
چه مصیبتی افزون‌تر از آن که «فزت و رب کعبه» تنها خانه زاد خدا که نتیجه فتنه‌هاست، مبدا برکات خوانده شود.
اما مصائبی هست که اگر بیش از اینها نباشد کمتر هم نیست.
مصیبت عهدشکنی زراندوزان و زرخریدان معاویه
مصیبت غربت و تنهایی سید الشباب اهل الجنه
مصیبت مخاطره برای مسلمین
مصیبت خدعه
مصیبت خوارج نهروان
مصیبت زخم‌خوردگان عدالت علی(ع)
جهاد علی
فتوت علی
مصیبت تنهایی و بی​سپاهی
مصیبت خروج ابن عباس از سپاه امام حسن(ع)
مصیبت ضرورت برای حفظ کیان اسلام و بلاد اسلامی
و مصائبی سخت‌تر
تیرباران پیکر بی‌جان سلاله پاک رسول(ص)
و ممانعت از تدفین آن حضرت در کنار جدش
در میراث مادرش
در محله بنی هاشم
مصیبت خیانت همسر
دستخوش خدعه گردیدن
آری
حسن بن علی(ع) مفسر تمام واژه‌های صبر می‌شود
و مفهوم تحمل و صبر را به اعلی درجه خود می‌رساند
صلح می‌کند
تا صالح بماند
و قیام صالحان صورت پذیرد
صلح می‌کند تا خدعه بر صداقت چیره نگردد
و صادقان
بودن را در بودن تعریف کنند
نه در ستودن و ذکر بودن
صلح می‌کند
تا مرزهای مسلمین در امان بماند
و مهاجمان غیرمسلمان بلاد مسلمین را درهم نکوبند
و اسلام بماند
و پس از آن راه مسلمانان اصلاح گردد
اصلاح امت جدش
با امر به معروف و نهی از منکر
با تولی به ولایت حق و تبری از همه آنها که حق‌گریز و حقیقت‌ستیزند
با قیامی که مبتدایش صبر
و نهضتی که خبرش صبر است
قیامی که در همان بستر صلح هوشمندانه و مدبرانه از مدینه تا مکه و از مکه تا راه کوفه و از راه کوفه تا کربلا را درمی‌نوردد
قیامی که ناقضان صلح با صالحان را رسوا می‌کند
و حکومت یزید و ابن زیاد را به درازا نمی‌برد
قیامی که از ویژگی‌های بسترش بهره می‌گیرد و بر تمامی ساز و کارهای ناحق و غاصبان خط بطلان می‌کشد
قیامی که می‌جوشد و می‌جوشاند
و می‌خروشد و می‌خروشاند
قیامی به وسعت همه دل‌های حق‌طلب
و منظر همه دیدگان حق‌بین
و در گستره شنیدار همه گوش‌های شنوا
قیامی از مدینه تا مکه
از مکه تا راه کوفه
از راه کوفه تا کربلا
و از کربلا تا همه جای دنیا
و این‌گونه است که؛
کل یوم عاشورا
کل ارض کربلا
و کل شهر محرم

شوط ششم:

پس چراغ هدایتی روشنی می‌بخشد
و کشتی نجاتی
راه گم‌کردگان را به ساحل رستگاری می‌رساند
او که از رسول است

و رسول از اوست
او که مفهوم قیام است
و مبتدا و خبر صبر برای اوست
او که صبر را در فشردگی زمان به حد اعلایش تجربه می‌کند و به رضای خدا راضی می‌شود و به قضای او تسلیم می‌گردد
او که حماسه می‌آفریند و به واژه ایثار عمق می‌بخشد
آری

«ان الحسین مصباح الهدی و سفینه النجاه»

او نقطه میانی احکام فردی و اجتماعی دین می‌شود
نقطه‌ای به نام «سوّی»
نقطه‌ای میانه مسلمانی ما
نقطه شکست مسلمانی برای انطباق احکام فردی و اجتماعی بر هم
یزید می‌خواهد بیعت بگیرد
پیمان بشکند
و حماسه صلح را به نابودی بکشاند
و برای همیشه دین را به باور غلط بیاراید
اما حسین(ع) نمی‌گذارد
پس در مدینه نمی‌ماند و به مکه می‌رود
چند ماه در آنجا می‌ماند
و کوس رسوایی یزید را به صدا درمی‌آورد
و حدیث مسلمانی را سر می دهد
اسلام ناب محمدی(ص)
نه اسلام یزیدی
نه اسلام معاویه‌ای
نه اسلام عمرو عاصی
نه اسلام زر و زور و تزویر
بلکه اسلامی که سرمنشأ همه برکات است
سرسلسله عزت، فتوت، غیرت، رشادت و عدالت
که در این مقطع جز با شهادت میسر نمی‌شود
دعوت در مکه
عزیمت به کوفه
پرهیز از آغاز جنگ
انحراف مسیر حرکت به کربلا
و تثبیت در آن
همگی مقدمات جهادی بود که باید مبتدا و خبر صبر را در پس و پیش خود تعریف می‌نمود
هشتم ذی الحجه سال ۶۰ هجری قمری
مسلمین متمکن و واجب الحج به مکه مشرف گردیده‌اند
نمازشان را اصلاح نموده
روزه‌هایشان را ادا کرده، سهمشان را از متاع دنیا بخشوده
و به حج آمده‌اند
و حسین(ع)
که چراغ هدایت و کشتی نجات است
به جهاد برمی‌خیزد تا امر به معروف کند، نهی از منکر، تولی و تبری
پس نقطه اتصال و میانه‌ای می‌شود برای احکام فردی و اجتماعی آئین‌محمد(ص)
قصد اصلاح امت جدش را دارد
پس لبیک را در لباس جهاد می‌گوید
و وضوی خون را
بر زمزم ابراهیم، اسماعیل و هاجر ترجیح می‌دهد
مرگ باعزت را می‌پذیرد
تا زندگانی ننگین را تجربه ننماید
و درسی بدهد به نام ایثار
در مکتبی به نام عاشورا
با وسعتی به پهنه سراسر زمین
و زمانی که محدودیت نمی‌پذیرد

«سوّی»

نقطه اتصال فرد است با اجتماع
نقطه اصلی برای مبتدا و خبر صبر
حلقه اتصال من بودن ما با ما بودن من
«سوّی»
نقطه جوشش است
نقطه تحرک
نقطه تلاش
و نقطه میانی مسلمانی ما

«سوّی»

با مقدمه و مؤخره صبر موجودیت می‌یابد
و به تمام هستی جلای وجود می‌بخشد
آنان که «سوّی» ندارند
«سوّی» را درک نکرده‌اند
آن را باور نمی‌کنند
ذلت را عزت می‌پندارند
و عزت را درنمی‌یابند
و «تولد سوّی»
تولد یک واقعیت است
که در هشتم ذی الحجه سال ۶۰ هجری قمری جلوه‌گر می‌شود و در دهم محرم سال ۶۱ به تکامل می‌رسد
و شجره طیبه اسلام نجات می‌یابد
و کفر و نفاق روسیاه می‌گردند
و حسین(ع) خون خدا می‌شود
خون حق و حقیقت که صفحه‌آرای زمین است
و سبزی را با سرخی می‌آورد
و حماسه حسین(ع)
نمایش پرشور عشق، ایثار و شهادت می‌شود تا صفحه حضور برای همیشه تاریخ به وجود آن ببالد و فخر بفروشد.

ادامه دارد …

نویسنده
مهسا مهرآفر
مطالب مرتبط
نظرات