سیاستهای سینمایی دولت یازدهم به این سمت پیش نرفت که تمامی فیلمهای دارای پروانه نمایش بتوانند روی پرده بروند. فقدان تجربه کافی سینمایی در رأس سازمان سینمایی دولت یازدهم سبب ساز آن شد که نه فقط جلوی اکران فیلمهای مجوزدار گرفته شود بلکه بابت شکایت صاحبان برخی از این فیلمها مانند «رستاخیز» به دیوان عدالت اداری، هزینه های سنگینی هم به بیت المال تحمیل شود.
حجت الله ایوبی رییس سازمان سینمایی دولت یازدهم در حالی چهار ماه مانده به انتخابات ۹۶ از منصب خود برکنار شد که خروجی خود و معاون نظارت متبوعش حبیب ایلبیگی سیاههای از فیلمهای توقیفی بود.
«خانه دختر»، «رستاخیز»، «پارادایس»، «عصبانی نیستم»، «آشغالهای دوست داشتنی»، «خانه پدری»، «کاناپه» و «ارادتمند نازنین بهاره تینا» مهمترین فیلمهای توقیفی دولت یازدهم بودند. حذف ایوبی از سازمان سینمایی و روی کار آمدن محمدمهدی حیدریان که جزو هسته نیروهای نزدیک به محمد بهشتی بود سبب ساز آن شد که یک کمیته بازبینی برای بررسی مجدد فیلمهای توقیفی راه اندازی شود.
ابراهیم داروغهزاده که با حضور حیدریان در معاونت نظارت استقرار یافته بود تلاش بسیاری کرد که از طریق کمیته بازبینی مشکل فیلمهای توقیفی را با اصلاح، تعدیل و حتی فیلمبرداری دوباره حل کند و البته که در این مسیر یک فیلم ملتهب به نام «خانه دختر» با حذف یکی دو سکانس حتی اکران هم شد و توانست فروشی مطلوب بیابد و در کنارش از صدور پروانه نمایش برای «آشغالها…»، «خانه پدری»، «پارادایس» و «عصبانی نیستم» خبر داد اما کار به اکران «عصبانی نیستم» که رسید به ناگاه آسمان تپید!!
تپیدن در اینجا نمادیست از مخالفتهایی که با اکران این فیلم ایجاد شد و به تعلیق اکران منجر گشت. «عصبانی نیستم» از زمان رونمایی در جشنواره سی و دوم فجر به خاطر تعریضهایی که به محمود احمدی نژاد رییس دولتهای نهم و دهم داشت مدام با این اتهام که فیلمی در حمایت از فتنه است مواجه بود و همین اتهام بود که موجب شد امسال و بعد از تعدیل دوباره در کمیته بازبینی هم تا نوبت به اکرانش رسید، جلویش گرفته شد!
اغلب آنها که «عصبانی نیستم» را دیدهاند بیش از آن که آن را فیلمی سیاسی یا انتخاباتی بدانند آن را درامی اجتماعی دانستهاند که از بیکاری دامنگیر یک جوان و تلاشهایش برای رسیدن به دختر موردعلاقهاش در عین بیکاری میگوید ولی در روایت اوضاع کژ و مژ زندگی این جوان هرازگاه سخنانی از احمدی نژاد شنیده میشود که ماجرا را سیاسی میکند!!!
با تعلیق در آستانه اکران «عصبانی نیستم» عملا پروسه روی پرده فرستادن نسخه های تعدیل شده فیلمهای توقیفی که با «خانه دختر» آغاز شده بود به بنبست رسید! بنبستی که مشخص نیست چه زمانی گشوده خواهد شد؟ چون مخالفان «عصبانی نیستم» قطعا در هر موعد دیگری هم که فیلم روی پرده برود همین قدر با آن مخالفت خواهند نشان داد و سازمان سینمایی اگر بخواهد براساس موضع گیری آنها برنامهاش را بچیند قطعا در موعد بعدی هم اکران فیلم را معلق خواهد کرد. اگر مجددا اکران این فیلم به تعلیق بیفتد آن گاه ممکن است پازل مدیریت سینمایی دولت دوازدهم کلا دچار تغییر شود یعنی محمدمهدی حیدریان حذف شده و با حضور نیرویی تازه در رأس سینما معادلات نظارتی و در ادامه آنها وضعیت اکران فیلمهای بازبینی شده در کمیته بازبینی هم جور دیگری رقم بخورد.
اما آیا مدیران حاضر در سازمان سینمایی هم همین گونه فکر میکنند. مهمترین عنصر موثر در صدور پروانه نمایش و سپس اکران فیلمهای توقیفی که ابراهیم داروغه زاده باشد چنین نظری ندارد. داروغهزاده در یکی از معدود گفتگوهای تفصیلی خود درباره وضعیت فیلمهای توقیفی گفت: فکر میکنم بسیاری از فیلمهایی که بررسی میشوند قابلیت رفع مشکل از آنها وجود دارد البته اگر نخواهند در مظان جریانهای سیاسی خارج از حوزه فرهنگ قرار گیرند چون برای بسیاری از آنها سوءتفاهماتی ایجاد شده که قابل رفع است و نگرانی ایجاد نمیکند و ممکن است خیلی موارد نادری باشند در میان فیلمها که مشکلشان را نمیتوانیم حل کنیم.
داروغه زاده در پاسخ به اینکه اگر به طور مصداقی بخواهد درباره فیلمها صحبت کند، وضعیت «خانه پدری» را این چنین توضیح داد: برای هر کدام از فیلمها باید این موضوع در نظر گرفته شود که چه بخشی از جامعه و چه نهادی با فیلم مشکل پیدا کرده است. برای رفع مشکل فیلم «خانه پدری» راه اول این است که با تهیهکننده گفتگو کنیم تا آن سکانسی که بحث ایجاد کرده (ضربه زدن به سر دختر و کشتن او) حذف شود ولی اگر اصرار داشته باشند که آن صحنه در فیلم باشد پس باید رده سنی برای تماشاگران فیلم تعیین کنیم.
او البته پس از اینکه یادآوری شد این محدودیتها قبلا هم درنظرگرفته شده بودند و اتفاق جدیدی نیست و در تحلیلی آسیب شناسانه از سینمای امروز ایران گفت: به نظرم وضعیت الان سینما مطلوب نیست. فیلمهای ما به تدریج هم از جنبه هنری و هم از جنبه محتوا و پیامی که باید داشته باشند و نیز از جنبه سینما بودن و جذب مخاطب دچار مشکل شدهاند. درواقع سینمای ما به سمتی میل میکند که در آن یک سری فیلمها مثل فیلمهای کمدی سطحی بخش اعظمی از فروش سالانه را به خود اختصاص میدهند. مسیر سینمای ما به سمتی میرود که فیلمهای کمدی نازل و سطحی جای فیلمهای جدی و کمدی خوب که ذائقه مخاطب را بالا ببرد و نیز جای فیلمهای ارزشمند و فاخر و دارای معنا و مفهوم و حتی جای فیلمهای هنری را گرفته است.
وی خاطرنشان کرد: باید دید چرا این اتفاق افتاده است؟ آیا سینماگران دوست دارند در این مسیر باشند یا مسئولان آنها را به این سمت کشاندهاند؟ یا سیاستهای دراز مدت و رویه برخورد با فیلمها سینماگران را به این سمت سوق داده است؟
او با بیان اینکه به طور طبیعی فیلمهای سینمایی اجتماعی حرفی برای گفتن دارند و نقدی همراهشان است، گفت: ظرفیت نقدپذیری در جامعه ما کم است و این سوال مطرح است که اگر فیلمی جدی بسازیم که در آن قشری از جامعه مثل پزشکها ، پلیس ، قاضی یا بخشی از روحانیت را به درستی نقد کند آیا ظرفیت پذیرش آن وجود دارد؟ البته جواب مشخص است، پس این عدم پذیرش به مدیران سیاستگذار در ارشاد و سازمان سینمایی و نیز اعضای شورای پروانه ساخت و نمایش منتقل میشود و طبیعتا شورای پروانه ساخت و نمایش این فیلمها را با نگرانی بیشتری مورد بررسی قرار میدهد در نتیجه برای فیلمسازی که میخواهد فیلمی جدی و با حرف و پیام خاصی بسازد ناامنی ایجاد میشود، چون برداشتهای خاصی از فیلم او صورت میگیرد.
داروغه زاده گفت: همه اینها شرایط را به جایی میرساند که بخش خصوصی فکر میکند سرمایهاش کجا میتواند تضمین بازگشت داشته باشد؟ از طرف دیگر نهادهایی هم هستند که با بودجه بیتالمال باید فیلم بسازند، مثل فارابی، سازمان اوج، حوزه هنری، انجمن سینمای دفاع مقدس و شهرداریها. اینها از بودجه عمومی ارتزاق میکنند تا فیلمهای واجد ارزش تولید کنند؛ ارزشهایی که مدعی آنها هستیم. در حالی که تعداد فیلمهای خوبی که این ارگانها وظیفه ساختاش را دارند خیلی کم است و تهیهکنندگان، الگویی از آن طرف نمیبینند چون این سازمانها خودشان فیلمی که مخاطب را جذب کند ندارند تا مثلا به بخش خصوصی آدرس دهیم که اگر بخواهید، میشود فیلمی ارزشمند ساخت که نه کمدی سطحی باشد و نه مشکل داشته باشد و در عین حال با مخاطب انبوه ارتباط برقرار کند.
داروغهزاده با تأکید براینکه تمام مخاطبان سینما این طور نیستند که دوست داشته باشند فیلمهای کمدی آن هم در شکل سطحی بینند، گفت: محدودیتها شرایط را به سمتی برده که این فیلمهای سطحی پررنگ شدهاند و الان اگر یک بررسی ساده کنیم میبینیم بخش مهمی از فیلمهای خوب، جدی و تأثیرگذار این سالها توقیف شدهاند؛ یعنی فیلمهایی که حرفی برای گفتن دارند، هر چند ممکن است ما از آن حرف خوشمان نیاید برای اکران عمومی دچار مشکل شدهاند. میخواهم بگویم این دولت باید پذیرش بیشتری داشته باشد؛ دولتی که با وعده شنونده حرف مردم بودن و آزادیهای بیشتر فکری، اجتماعی واندیشهای برسرکار آمده باید ظرفیت نقدپذیری خود را افزایش دهد. پس باید به سینماگران اجازه داده شود که رفتار بخشهای مختلف دولت را نقد کنند و بعد به نهادهای دیگر جامعه برسیم. این نهادها حتی ممکن است مردم باشند. این طور نمیشود که فیلم بسازیم و مردم را مسخره کنیم و همه شاد باشند و به همه هم مجوز بدهیم بعد وقتی فیلمی به طنز ساخته شد که نهادی را نقد یا گفتوگویی را در جامعه آغاز کرد دچار مشکل شود. باید بپذیریم که به هر حال جای بخشی از این نقدها و گفتوگوها در سینماست، آن هم پس از نمایش فیلم نه قبل از آن.
داروغه زاده در پاسخ به اینکه آیا با این نظراتی که دارد میتوان امیدوار بود که تمام فیلمهای توقیفی مجوز اکران بگیرند؟ اظهار کرد: من معتقدم فیلمهایی که در این سالها توقیف کردیم هیچ کدام نه مُخل امنیت نظام بودند و نه خط قرمزهای مهم را رد کرده بودند، یعنی شاید یکی دو مورد باشد که خلاف مصالح اصلی یا امنیت نظام پیش رفته باشند که قابل اکران نبودند و باقی بیشتر سوءتفاهم است.
وی همچنین در ادامه در برابر این نکته که امنیت خاطر برای فیلمساز را ابتدا سازمان سینمایی باید ایجاد کند تا سراغ فیلمهای سطحی کمدی نرود، پاسخ داد: سازمان سینمایی تابع شرایط جامعه است. حرف من این است که این نگاه و ظرفیت نقد باید در جامعه ایجاد شود. نهادها و رسانههایی هستند که بعضی وقتها سوءبرداشتهایشان به فشارهایی تبدیل میشود که مسئولان را وادار میکند تا علیرغم نظر شورای پروانه ساخت یا نمایش تصمیمات دیگری را بگیرند، اما نکته مهم این است که باید بپذیریم سیاست کلان و راهبردی مشخص کننده برای دولت و نظام، منویات مقام معظم رهبری است که چراغ راه فیلمسازان و مدیران میشود. این مسئله در جمهوری اسلامی ایران فرض است و همه بایستی پایبند به آن باشیم ولی نکته اینجاست که برداشتهای مختلفی در سیاستهای کلانی که مقام معظم رهبری تبیین کردند به وجود میآید و هر گروهی فکر میکند نظر خودش به سیاست ابلاغی نزدیکتر است.
او ادامه داد: حال در این میان اگر گروهی قدرت بیشتری داشته باشد سعی میکند نظر خود را اعمال کند که البته اینها قدرت خود را از جاهای مختلفی میگیرند. تمام این اتفاقات در حالی است که گاهی پیش آمده نظر رهبری مخالف با آن فشارهای وارده بوده است، مثلا راجع به فیلم «آدم برفی» و «مارمولک» این اتفاق افتاد یا حتی فیلم «از کرخه تا راین» که دچار همین فشارها بود و عدهای فکر میکردند این فیلم به جانبازان و هشت سال دفاع مقدس توهین کرده است. بنابراین ما یک سیاستهای کلان داریم که باید در چارچوب آنها فیلم بسازیم. نباید فیلمی خطوط قرمز یا بنیانهای خانواده را تحت تأثیر منفی قرار دهد یا مثلا نهاد ازدواج را که یک امر مقدس در جامعه ما هست تضعیف کند چون از نظر ما فیلمی ساختارشکن و غیرقابل ساخت است؛ فیلمی که امنیت نظام و ارزشهای نظام را هدف قرار دهد یا مسائل شرعی را رعایت نکند خطوط قرمز ما و همه دولتهاست.
داروغه زاده در ادامه با اشاره به اعضای شورای پروانه ساخت و نمایش و تاکید براینکه در اعضای این شوراها شخصیتهای فرهنگی، دینی، موجه و مورد وثوق نظام هستند گفت: با این شرایط فیلمی که از این شوراها پروانه میگیرد فیلمی نیست که بتواند توقیف شود. این دقیقا همان جایی است که گروهی اشتباه فکر میکنند و برداشت خود را به شورای پروانه نمایش ما اعمال میکنند تا نظر آنها درست تلقی شود در حالی که من به عنوان معاون نظارت و ارزشیابی سازمان سینمایی مهمترین ارزشی را که باید از آن دفاع کنم قانون جمهوری اسلامی می دانم. او افزود: اعضای شوراهای پروانه ساخت و نمایش مدافع ارزشهای نظام هستند و نظر آنها کارشناسی است ولی وظیفه من اجرای قانون و مواظبت کردن از مجوزی است که به صورت قانونی توسط این شوراهای موجه و موثق نظام تأیید و صادر شده است. اگر کسی از من بپرسد این فیلم را که مجوز گرفته دوست داری یا خیر، ممکن است بگویم در سلیقه من نیست ولی فیلم از حداقلها برای اکران برخوردار است و شورای پروانه نمایش به آن مجوز داده است. بنابراین میخواهم براین نکته تاکید کنم که باید میان سلیقه شخصی و انجام یک وظیفه قانونی تفکیک قائل شد.
معاون سازمان سینمایی ادامه داد: این طور نیست که سرهر فیلمی مسئله درست کنند و بگویند خودت این فیلم را میروی ببینی؟ آیا حاضری تماشا کنی؟ اصلا سینما این نیست. سینما این است که تماشاگر با در نظرگیری سلیقه خود و سابقه کارگردان فیلمی را انتخاب میکند، سینما تلویزیون نیست که مخاطب عمومی داشته باشد و حق انتخاب کمتر باشد. در نتیجه بسیاری از فیلمهایی که نمایش داده میشوند ممکن است حتی فیلم منتخب آنهایی که مجوز را میدهند نباشد، اما دلیل نمیشود که به آن مجوز ندهند.
ابراهیم داروغه زاده در ادامه این گفتوگو در پاسخ به اینکه «وقتی با قاطعیت می گویید از شوراهای صدور پروانه ساخت و نمایش شما هیج فیلمی که امکان توقیف شدن داشته باشد بیرون نمیآید، آیا به این معنی است که در این دوره سختگیریها و ممیزیها برای پروانه ساخت یا نمایش بیشتر میشود؟» بیان کرد: شوراهای پروانه ساخت و نمایش همیشه خیلی سختگیرانه این کار را انجام میدادند ولی برای من این مهم است که شورای پروانه ساختم سختگیرانهتر باشد. البته این سختگیرانه بودن صرفا بخش ممیزی را دربرنمیگیرد بلکه علاوه بر ممیزی مسئله کیفی و سطح فیلمنامه را هم دربرمیگیرد چون از فیلمنامهای که سطحی باشد فیلم شاهکاری تولید نمیشود پس باید کمک کنیم فضا و فرصتی ایجاد شود که وقتی فیلمی به شورای پروانه ساخت ارائه میشود صرفا به آنجا به عنوان شورایی برای اعمال ممیزی نگاه نشود و به دنبال این هستیم کاری کنیم که سطح کیفی فیلمها هم افزایش پیدا کند، در نتیجه حتما از این به بعد شوراهای پروانه ساخت سختگیریهای بیشتری را برای صدور مجوز اعمال میکنند و تأکید میکنم این سختگیری صرفا به معنای ممیزی نیست.
این مدیر ادامه داد: فیلمهایی هستند که پروانه ساخت و نمایش دارند و مثلا حتی در جشنواره هم نمایش داده شدند ولی فقط یکی دو مورد به این شکل بوده که یا مشمول زمان شده و دیگر مشکلی برایشان مطرح نیست یا اینکه اصلاح شده و این قابلیت را دارند که دوباره وارد چرخه گرفتن مجوز شوند. او خاطرنشان کرد: من نمیخواهم برای این فیلمها لفظ توقیف یا رفع توقیف را به کار ببرم چون از نظر من بعضی از این فیلمها اصلا توقیفی نیستند که بخواهند رفع توقیف شوند. در یک زمان خاص یک مشکل کوچکی داشتند و اگر جایی نگرانی درباره اکران آنها دارد گفتوگو صورت گیرد.
این مدیر فرهنگی در ادامه درباره اینکه برخی فیلمها مثل «خانه پدری»، «عصبانی نیستم» و «آشغالهای دوستداشتنی» در سالهای گذشته بیشتر با نگاه سیاسی با مشکل روبرو شدند در حالی که اتفاقا دو فیلم آخر در راستای نقد دولت دهم و تأکید بر وحدت ساخته شدند و با این شرایط چقدر از مجوزهایی که برای نمایش تعدادی از اینها در گذشته صادر شده بود حمایت میکند؟ بیان کرد: از نظر شورای پروانه نمایش ما و همچنین خود من این سه فیلم قابلیت نمایش دارند. البته باز هم عرض میکنم وقتی میگویم فیلمی قابلیت نمایش دارد به این معنی نیست که آن را دوست دارم و مورد پسند من است یا حتی با حرفی که فیلم مطرح میکند، موافقم.
او گفت: مثلا من با حرفی که فیلم «خانه پدری» میگوید اصلا موافق نیستم و خودم به عنوان یک فرد سنتی مذهبی آن فیلم را اصلا دوست ندارم یعنی نه تنها آن فیلم را نمیپسندم بلکه اگر مسئولیت سینمایی نداشتم پس از نمایش حتما درباره آن نقدی مینوشتم و منتقد آن میشدم ولی به لحاظ قانونی واقعا معتقدم «خانه پدری» مشکلی ندارد و با در نظر گیری رده سنی مشخص میتوان آن را به صورت محدود اکران کرد و البته به هر حال طبیعی است که این فیلم پرفروش نخواهد شد چون آن جنبههایی از سینما که انبوه مخاطب بخواهد آن را ببیند ندارد.
وی در این بخش پیش از ادامه صحبت خود درباره فیلم ها، یادآور شد که قرار است از این پس در شورای پروانه نمایش برای تمام فیلمها گروه سنی مشخص و در صورت لزوم توصیههایی برای افرادی که نباید فیلم را ببینند ارائه شود. سپس معاون سازمان سینمایی اضافه کرد: همچنین درباره فیلم «آشغالهای دوستی داشتنی» نباید فراموش کرد بخشی از فیلم به فتنه سال ۸۸ مربوط است که به هر حال آن مسئله خط قرمز نظام است، یعنی مسئله فتنه از آن جنبهای که محسن امیریوسفی به آن نگاه کرده مردود و جزو خطوط قرمز است که طبیعتا شورای پروانه نمایش هیج دورهای به آن مجوز نخواهد داد، ولی آقای امیریوسفی آن بخشها را اصلاح کرده و مواردی که جزو فتنه بوده همه برطرف شده است و الان فیلم تبدیل شده به اثری که فضای گفتمانی ایجاد میکند و فرزندان یک خانواده مثل فرزندان یک نظام هر کدام با طرز تفکری متفاوت با یکدیگر گفتوگو میکنند.
داروغه زاده گفت: این فیلم از نظر شورای پروانه نمایش ما قابل اکران است و میتواند در جامعه فضایی برای گفتوگو ایجاد کند و نقدهای مثبت و منفی هم داشته باشد. البته من از زمانی که محسن امیریوسفی فیلمنامه را نوشت و آن را خواندم مشکلاتی با متن داشتم که به خود او هم گفتم و اصلاحاتی را در شخصیتها وارد کرد هر چند به نظرم ان فیلمنامه مشکل داشت اما به هر حال فیلم در زمان آقای شمقدری ساخته شد. ضمن اینکه همین الان هم از نظر شخص من بعضی دیالوگها قابلیت تغییر دارند و تأکید میکنم که از نظر شخصی نقدهایی به این فیلم وارد است اما نگاه من در جایگاه شخصی و مسئولیتی که دارم باید تفکیک شده باشد. بنابراین یک فیلمساز میتواند فیلمی بسازد که خطوط اصلی نظام را رعایت کرده باشد و در عین حال شاید یک مسئول دولتی، یک روحانی یا یک قشر از جامعه آن را دوست نداشته باشد در این شرایط میتوان راجع به آن حرف زد تا گفتوگو ایجاد شود؛ در واقع منظورم این است که فیلمهای «عصبانی نیستم»، «خانه پدری» و «آشغالهای دوست داشتنی» اتفاقا جزو فیلمهای جدی و اجتماعیای هستند که فضا را برای فیلمهای سطحی کمدی و نازل میتوانند تنگتر کنند تا سینمایی را که در آن اندیشه جریان دارد و گفتوگو صورت میگیرد شاهد باشیم.
او در ادامه پاسخ خود با یادآوری زمان نمایش فیلم «عصبانی نیستم» در جشنواره فجر و تلاشی که برای نمایش آن با وجود مخالفتها انجام داده بود، و نیز نقد روانشناسانهای که در صفحه فیس بوک خود منتشر کرد و با ناراحتی رضا درمیشیان هم همراه شد، تاکید کرد: باید بپذیریم که این فاصلهگذاری میان نظرات شخصی و جایگاه مدیریتی ایجاد شود تا فیلمی اکران شود که خطوط قرمز نظام را رعایت کرده اما ممکن است ما خودمان آن را به عنوان مدیران نظام دوست نداشته باشیم.
داروغه زاده درباره اینکه در این بین تکلیف فیلمی همچون «کاناپه» چه میشود گفت: بعضی فیلمها هستند که تصمیمگیری درباره آنها در اختیار شورای پروانه نمایش نیست بلکه خارج از مجموعه باید بررسی شوند مثل «رستاخیز» که پروانه نمایش داشت ولی برخی مراجع تقلید با آن مخالف بودند و حکم مرجع تقلید را نمیتوان کنار گذاشت.
او در پاسخ به اینکه نظر برخی مراجع نسبت به فیلم «رستاخیز» مثبت بود پس چرا آنها برای نمایش فیلم اعمال نشد؟ بیان کرد: واقعیت این است که این دیگر خارج از توان سازمان و حتی خارج از توان دولت است که تصمیمگیری کند. فیلم «کاناپه» هم چنین شرایطی دارد و بحث آن خارج از توان سازمان است چون ما نمیتوانیم فتوایی در این باره صادر کنیم.
او درباره فیلمهای عبدالرضا کاهانی هم گفت: از ایشان فقط یک فیلم در کمیته هست و «وقت داریم حالا» اصلا به ما نرسیده است. هرچند فیلم دیگر هم «ارادتمند، بهاره تینا نازنین» در شورای پروانه نمایش و شورای عالی نمایش رد شده است. داروغهزاده درباره اینکه چرا با اکران این نوع فیلمها مخالفت میشود آن هم وقتی در جامعه به وضوح برخی معضلات دیده میشود، بیان کرد: برای نمایش بعضی فیلمها باید شرایط کلی جامعه را درنظر گرفت چون برخی نظرها براین است که نشان دادن یک سری مسائل باعث ترویج آنها میشود. با این حال درصدد هستیم طی یک پروژه علمی نمایش برخی سوژههای نابههنجار در جامعه را برای یک جامعه هدف و مشخص از قشرهای مختلف بررسی کنیم تا ببینیم چه نتایجی خواهد داشت. این موضوع مورد موافقت رییس سازمان سینمایی هم قرار گرفته است.
بخش آخر این مصاحبه به حرف و حدیثهایی رسید که در دوران پیش از او شنیده میشد مبنی براینکه برخی فیلمهایی که برای دریافت مجوز نمایش به سازمان سینمایی و شورای پروانه نمایش ارائه میشوند برای بعضی دستگاهها یا افراد نمایش داده میشوند یا اطلاعاتی به آنها داده میشود و به این ترتیب از همان مرحله جو مخالفت علیه آنها در رسانه های تندرو ایجاد میشد.
داروغهزاده در پاسخ به اینکه با توجه به گزارشهایی که در برخی رسانهها علیه فیلمهای هنوز اکران نشده منتشر میشود و اینکه خودش نگاه سختگیرانهای در صدور مجوز دارد آیا چنین اتفاقاتی ممکن است در دوران مدیریت او رخ دهد؟ بیان کرد: من در اصول خیلی سختگیر هستم و اصلا کوتاه نمیآیم، یعنی موضوعاتی که بخواهد برای برخی دستگاهها مهم باشد برای خود من مهم است و در نتیجه کارکردی که آنها بخواهند داشته باشند را من خودم به تنهایی دارم پس لزومی نمیبینم فیلمام را بدهم کسی ببیند چون فکر نمیکنم بیشتر از خودم کسی بتواند سختگیری کند.
داروغهزاده گفت: وضعیت سینمای ما مطلوب نیست و فیلمی که دغدغههای کلان کشور را نشان دهد وجود ندارد. ما چند سال است در منطقه با یک گروه تروریستی بینالمللی درگیر بودیم ولی از امنیت بسیار بالایی برخوردار بودیم و شاید خیلی متوجه شرایط نباشیم. الان این سوال مطرح است که چرا هیچ فیلمی راجع به این مسئله ساخته نمیشود؟ آن هم در حالی که ما درگیر جنگ هستیم و مردم اصلا باور نمیکنند که این اتفاق چقدر به ما نزدیک است ، یا مثلا در بحث هستهای و کارشکنیهایی که در سطح بین المللی بود توانستیم به دانش هستهای در سطح بسیار بالا دست پیدا کنیم ولی چند فیلم درباره این موضوع ساخته شده است؟ اصلا نسبت سینمای ما با توسعه کجاست؟ امید، نشاط و آرامش بخشی به جامعه در سینمای ما کجاست؟ چرا اگرهم فیلم جدی میسازیم آن را با تلخی زیاد و اکنده از ناامیدی ممزوج میکنیم؟